89/2/25
9:31 ع
89/2/16
6:3 ص
شرح شعر تاوان این خون تا قیامت ماند بر ما از کتاب متون نظم و نثر 2 رشته انسانی دوره پیش دانشگاهی
به نام حق
شرح شعر تاوان این خون تا قیامت ماند بر ما از کتاب متون نظم و نثر 2 رشته انسانی دوره پیش دانشگاهی
معنی: روزی که خورشید در جام شفق شراب ریخت و سر امام حسین مثل خورشید بر سر چوب خشک نیزه ها نمایان شد. نکات مهم: جام شفق: اضافه تشبیهی/ خشک چوب: ترکیب وصفی مقلوب/ مل: شراب/ گل کردن: کنایه از نمایان شدن/ خورشید در مصرع دوم استعاره از سر امام حسین
2- خورشید(چهره نورانی امام حسین) و شفق(خون سرخ امام حسین) را همچون صدفی در آب- که به روشنی پیداست- دیدم با این همه سر امام حسین را بر نیزه دیدن برایم مثل خواب بود و نمی توانستم آن را باور کنم نکات: شید و خورشید استعاره از سر امام حسین/ شفق استعاره از خون سرخ امام حسین /چیزی را مثل خواب دیدن کنایه از ناباوری/+توضیحات کتاب
3- آیا سر امام حسین را بر نیزه دیدم؟ آری همین طور است، دیدن سر خورشیدوار حسین بر روی نیزه عجیب و شگفت است. نکات: خورشید استعاره از سر امام حسین/" را" فک اضافه است: بر نیزه دیدن خورشید
4- ای ساقی امشب قبل از همه شراب عشق را در جام من بریز(قبل از همه مرا مست معشوق کن) و با من بیشتر سازگاری و مدارا کن. نکات: ساقی نماد دلجویی کننده/ کن و کن جناس تام/ بیش و پیش: جناس ناقص اختلافی/
5- در سرچشمه تشنگان برای خوردن آب مقدم تر هستند پس شراب را اول به من بده(چون بیشتر از دیگران عاشق و تشنه معشوق هستم)زیرا دوستانم می توانند صبر کنند. نکات: بیت حسن تعلیل دارد.
6- من هرگز نمی توانم که تا سحرگاه پیروزی و آزادی با شب ظلم و بی عدالتی همنشین باشم من درد و ناراحتی دارم پس نمی توانم صبر کنم. نکات: استفهام انکاری در هر دو مصرع/ زخم مجازا زخم و ناراحتی به علاقه سببیه/
7- ساکن شدن و تثبیت ظلمت به مردم نادان و غافل مبارک باشد، ساقی به سلامت باشد این برقرای ظلم و ستم به کسانی که صبر و درنگ کردند و به امام حسین کمک نکردند مبارک باشد. نکات: کوران: استعاره از غافلان/ بیت نوعی طنز دارد.
8- به خاطر این دردهای قدیمی که در دل دارم بی قرار و ناراحت هستم و با وجود اینکه در این دنیا ساکن هستم باز هم احساس غریبی می کنم. نکات: اینجا مجازا دنیا/ مصرع دوم پارادوکس دارد: غریب بودن در خانه خود/ زخم های کهنه کنایه از درد های قدیمی
9- من با صبر کردن و سکوت در برابر ظلم، کینه و دشمنی دارم و همانطور که آدم در مرگ فرزندش قابیل ماتمزده بود من هم در سوگ امام حسین داغدار و ماتمزده هستم. نکات: تلمیح به داستان حضرت آدم و کشته شدن فرزندش قابیل به دست هابیل
10- من از شمشیر قابیل(ظالمان) زخم خورده و مجروح هستم و وارث درد و رنج هابیل هستم. نکات: تلمیح به داستان کشته شدن قابیل به دست هابیل/ قابیل نماد ظالمان و هابیل نماد مظلومان
11- من از زمانی که حضرت محمد یتیم بود عهد بسته ام و در کودکی با عاشقی و از خودگذشتگی پیمان خون بسته ام. نکات: تلمیح به یتیم ماندن حضرت محمد در کودکی/ مهد مجازا کودکی/ مهد و عهد جناس دارند
12- من همراه با ابوذر ریگهای سوزان بیابان را تحمل کردم و مثل عمار همچون ابر و دریا گریستم. نکات: تلمیح به داستان تبعید شدن ابوذر صحابه پیامبر در زمان خلافت عثمان
13- من تلخکامی صبر ی که مظهر صبر خدا(حضرت علی) است در کام خود دارم (یعنی من تلخی صبر و سکوت علی را چشیده ام) و تلخی رنج امام حسن را هم چشیده ام. نکات: تلخی صبر حس آمیزی دارد/ صبر ایهام تناسب دارد به معنی شکیبایی است ولی در معنی نوعی درخت دارای میوه های تلخ با تلخی تناسب دارد/ جام استعاره از وجود و خاطر/ صفرا در لغت ماده زرد رنگ و تلخی است که ار کبد تولید می شود و در اینجا مجازا رنج و درد و ناراحتی است به علاقه سببیه(قدما معتقد بودند که به هم خوردن فعالیت صفرا باعث خشم و ناراحتی انسان می شود)/
14- من از ستمگران زخم خوردم و در برابر ستم آنها صبر کردم و برای شهادت با امام حسین در روز عاشورا با او همراه شدم
16- فریاد انسانهای خسته سر به آسمان می کشید و خون انسانهای پاک در دشت و صحرا موج می زد. نکات: خسته ایهام تناسب دارد1- یاران خسته امام حسین2- ناتوان و مجروح با فریاد تناسب دارد./ سر بر اوج زدن کنایه از بلند شدن/ مصرع دوم اغراق دارد
17- خدایا ما چه انسانهای بی احساسی بودیم و چه مردمان ناجوانمرد و پستی بودیم. (بیت مفهوم خود اتهامی دارد)نکات: آرایه تکرار
18- خدایا امام حسین کشته شد و ما سالم و زنده ماندیم؛ زینب(س) به اسارت رفت در حالیکه ما آسوده خاطر بودیم. نکات: از پا افتادن کنایه از کشته شدن، نابود شدن/ بر پای بودن کنایه از زنده و سالم بودن/
19- با کمک ما برای کشتن امام حسین و یارانش روی ریگهای صحرا فرش چرمین گستردند و دست علمدار خدا، عباس(ع) را قطع کردند. (بیت مفهوم خود اتهامی دارد) نکات: نطع : فرشی چرمین که بر زمین می گستردند و سر محکومین را روی آن می بریدند/ دست در مصرع اول مجازا کمک/
20- سر فرزندان نو رسیده پیامبر و خاندانش را بریدند. نکات: را در هر دو مصرع فک اضافه است/ مرغان بستان خدا استعاره از حسین(ع)و یارانش
21- هنگام شهادت خاندان پیامبر ما شاداب و خوشحال بودیم، زنجیر اسارت را تحمل کردیم و منتظر مرگ طبیعی بودیم. (بیت مفهوم خود اتهامی دارد) نکات: برگ کردن هنگام برگریزان پارادوکس دارد/ برگ ریز کنایه از شهادت/ باغ استعاره از خاندان پیامبر / برگ کردن کنایه از شادابی/ زنجیر خاییدن کنایه از کار بیهوده کردن/
22- مثل انسانهای پست و فرومایه ننگ سلامت جویی را بر خود خریدیم و جریمه و تاوان شهادت امام حسین تا قیامت بر عهده ما ماند. (بیت مفهوم خود اتهامی دارد) نکات: سلامت مجازا عافیت طلبی/ خون مجازا قتل و شهادت به علاقه لازمیه
89/2/16
5:52 ص
گروه آموزشی زبان و ادبیات فارسی شهرستان سراوان روز معلم را به همه همکاران فرهنگی تبریک می گوید .
88/12/10
6:14 ص
آیا میدانستید که دانشمندان ثابت کرده اند که گل سرخ ترکیبی از بوی ?? نوع گل مختلف است ؟
آیا میدانستید که اگر کلفتی تار عنکبوت به اندازه مغز یک مداد به هم تنیده میشد می توانست یک هواپیمای بویینگ سنگین وزن را تحمل کند ؟
آیا میدانستید که این حقیقت دارد که به راستی فیل از موش میترسد ؟
آیا میدانستید که شلوغ ترین مکان دنیا کندوی زنبور عسل است ؟
آیا میدانستید که در حال حاضر ? میلیون اختراع در جهان وجود دارد که ادیسون با ???? اختراع رکورد دار است ؟
آیا میدانستید که اگر تمام کرات منظومه شمسی را با هم جمع کنیم و سپس آن را دو برابر کنیم باز هم به اندازه کره مشتری نمی شود ؟
آیا میدانستید که وسعت کره ماه به اندازه قاره استرالیاست ؟
آیا میدانستید که ملخ ها فراوان ترین موجودات بر روی زمین هستند و موجوداتی هستند که در روز دو برابر وزن خود غذا می خورند ؟
آیا میدانستید که هر چشم مگس از?? هزار عدسی تشکیل شده است ؟
آیا میدانستید که طبیعت سیاره اورانوس بر خلاف زمین است یعنی دو قطبش گرم و قسمت های استوایی آن بسیار سرد است ؟
آیا میدانستید که سوسک ها مقاوم ترین موجودات در برابر گرسنگی هستند. آنها میتوانند یک ماه بدون غذا و دو ماه بدون آب زنده بمانند ؟
آیا میدانستید که نیروی جاذبه ماه میتواند باعث زمین لرزه شود ؟
آیا میدانستید که شیارهاى کف دست کمکی براى بهتر گرفتن اشیاء است ؟
آیا میدانستید که لاشخورها قادر به دیدن یک موش کوچک از ارتفاع ? کیلومتری میباشند ؟
آیا میدانستید که مردم فیلیپین به بیش از ???? لهجه سخن میگویند ؟
آیا میدانستید که مورچه ها هم شمردن بلدند و قدم هایشان را برای مسیر یابی میشمارند ؟
آیا میدانستید که مصرف زغال اخته از تنگی عروق خون جلوگیری میکند ؟
آیا میدانستید که خورشید در مدار کهکشان شیری با سرعت ?????? کیلومتر در ساعت حرکت میکند ؟
آیا میدانستید که نام قدیم یونان، هلاس برگرفته از هلیوس خدای خورشید بوده است ؟
آیا میدانستید که فقط قورباغه های نر قور قور می کنند ؟
آیا میدانستید که خرس با تمام سنگینی خود میتواند با سرعت ?? کیلومتر در ساعت بدود ؟
آیا میدانستید که افراد باهوش داراى روى و مس بیشترى در موهایشان هستند ؟
آیا میدانستید که شکلات بر عصب و قلب سگ تاثیر بد دارد، با کمی شکلات میتوان یک سگ را کشت ؟
آیا میدانستید که یک قطره لیکور عقرب را دیوانه می کند و عقرب خودش را نیش می زند و می کشد ؟
آیا میدانستید که مایع موجود در نارگیل نارس را می توان بجای پلاسمای خون استفاده کرد ؟
آیا میدانستید که درخت بلوط تا قبل از پنجاه سالگی میوه نمی دهد ؟
آیا میدانستید که زهره تنها سیاره ای است که در جهت عقربه های ساعت بدور خودش می چرخد ؟
آیا میدانستید که برای اینکه ??? گرم به وزن شما اضافه شود باید ? کیلو سیب زمینی بخورید ؟
آیا میدانستید که در بین انواع خرس، خرس پاندا بزرگترین جمجمه را دارد ؟
آیا میدانستید کهشیرینی تنها مزه ای است که جنین در رحم مادر هم می فهمد ؟
آیا میدانستید که زنبور عسل ? چشم دارد که ? تا اصلی در بغل سر و ? تا بر روی سر او قرار دارد ؟
آیا میدانستید که ?? درصد آب شیرین جهان میان آمریکا و کانادا قرار دارد ؟
آیا میدانستید که بیماری قند اولین عامل کوری در مردم جهان است ؟
آیا میدانستید که دانشمندان دریافته اند که مورچه همچون انسان صبح ها خمیازه میکشند ؟
آیا میدانستید که زنبور از بوی عرق بدش میاید و به کسی که بدنش بو دهد یا عطر زده باشد حمله میکند ؟
آیا میدانستید که رنگ سفید برای زنبور عسل آرامش دهنده و رنگ قهوه ای ناراحت کننده است ؟
آیا میدانستید که نعناع سکسکه و تنگی نفس را شفا میدهد ؟
آیا میدانستید که جرم زمین هشتاد و یک برابر ماه است ؟
آیا میدانستید که نوزاد بیش از ??? استخوان دارد که با رشد بعضی از آنها به یکدیگر جوش می خورند ؟
آیا میدانستید که تقریباً یک سوم وزن یک زن و یک دوم وزن یک مرد را ماهیچه تشکیل می دهد ؟
آیا میدانستید که لایه بیرونی پوست انسان هر ? هفته یکبار با سلولهای جدید تعویض میشود ؟
آیا میدانستید که خوردن یک سیب اول صبح، بیشتر از قهوه باعث دور شدن خواب آلودگی میشود ؟ آیا میدانستید که موشهای صحرایی سالانه یک سوم ذخایر غذایی جهان را نابود میسازند ؟
آیا میدانستید که چین بیشتر از هر کشوری همسایه دارد، چین با ?? کشور هم مرز است ؟
آیا میدانستید که موریانه ها قادرند تا ? روز زیر آب زنده بمانند ؟
آیا میدانستید که خوردن کاهو مانع ریزش و سفید شدن موها میگردد ؟
آیا میدانستید که برای جلوگیری از جوانه زدن سیب زمینی باید درون سبد آن یک عدد سیب قرار دهید ؟
آیا میدانستید که یک نوع وزغ وجود دارد که در بدن خود سم کافی برای کشتن ???? انسان را دارد ؟
آیا میدانستید که مادر و همسر گراهام بل مخترع تلفن هر دو ناشنوا بوده اند ؟
آیا میدانستید که بیشترین سر دردهای معمولی از کم نوشیدن آب می باشد ؟
88/11/30
6:41 ص
ریشه ی نام شهرهایی از گیلان و مازندران
گیلان
کادوسیان یا کاسپیان نام مردمان بومی بود که در گیلان امروز و بخش هایی از مازندران می زیستند. دیگر قوم ها, مثل آشوریها, یونانیها و مادها آنها را به نامهای کادوسیان, آمردان و گلان(گیلان) می نامیدند. همانطور که مثلا آلمانی ها به نامهای ژرمن, دویچ, توسک و آلمانی نامیده می شوند. به روایتی کادوسیان خود شامل سه قبیله خویشاوند: کادوسیان, آمردان و گلان بودند. باری نام سرزمین گیلان ماخوذ از نام قوم باستانی ساکن ساحل جنوبی دریای مازندران یعنی کادوسیان و یا گلان است
مازندران
نام قدیمی مازندران تپورستان (طبرستان شکل عربی آن) بود که برگرفته از قوم تپورها است. تپورها, آمردان, گلان و کادوسیان قوم های خویشاوندی بودند که در ساحل جنوبی دریای مازندران می زیستند. به گفته ابن اسفندیار نام مازندران بعدها جانشین تپورستان شد. درباره معنای آن چند روایت است که تنها به چهار روایت رایج تر اشاره می کنم.
ریشه کلمه مازندران را از کلمه " ماز" به معنى" دژ" مى دانند. می دانیم که به فرمان مازیار بن قارن سردار معروف تبرستان، براى جلوگیرى از رخنه ی اعراب در نقاط حساس این منطقه به احداث دژ پرداختند و مازندران را به صورت (ماز + اندرآن) به معنى " دژ درآن" مى شناختند. یکی از این دژها که هنوز پابرجاست قلعه مازیار است که در شمال تهران بعد از قلعه توچال و مهرچال قرار دارد
به روایتی کلمه مازندران آمیختهای از ماز به معنی بزرگ و و ایندیرا یعنی دیو و ان پسوند مکان است که معنی جایگاه دیو بزرگ یا دیو سپید که همان دماوند باشد را می دهد . ملک الشعراء بهار میگوید: ای دیو سپید پای در بند / ای گنبد گیتی ای دماوند
ابن اسفندیار معتقد است موز نام کوهی در منطقه بوده و مازندران یعنی جایی که کوه موز درآن (دران) واقع بوده و موزندران به تدریج به مازندران تبدیل شده است
سرانجام آقای جواد مفرد کهلان می نویسند: نام مازندران و مازنی اوستا را از ریشه مز (بزرگ)- زن می گیرم یعنی "سرزمین زن یا الهه بزرگ" یا "سرزمین مردم زن سالار" که این به طوری که ازپرستش الهه آب ها و مقام نسبتاٌ والای زن در جامعهً مردم شمال ایران یعنی مازندران و گیلان پیداست با سنت های کهن این دیار پیوند دارد.
برای آگاهی بیشتر می توانید به تارنمای مازندنومه به نشانی زیر نگاه کنید: http://www.mazandnume.com
دریای مازندران, کاسپین, خزر
همه جای دنیا و از جمله بیش تر کشورهای ساحلی این دریاچه زیبا , آن را به نام ایرانی کاسپین که بر گرفته از نام قوم ایرانی کاسپیان که در شمال ایران می زیستند می نامند, الا خودمان. روان شاد کریم کشاورز می نویسد: دریای خزر در دوران های گوناگون به نام های کرانه نشینان آن و یا قوم ها و قبیله هایی که گهگاه در کنار آن مسکن گزیده بودند نامیده می شده و همه یا بخشی از آن به نامی موسوم بوده, مانند: دریای خزران, دریای کاسپیان, دریای هیرکانیه(گرگان), دریای جرجان, دریای گیلان (یا بحرالجیل), دریای دیلم, دریای تبرستان, دریای مازندران. یاقوت حموی می گوید که ارستو این دریا را هیرکانیه نامیده. عرب ها نخست این دریا را بحر جرجان و سپس بحر خزر نامیدند. بتلمیوس آن را دریای هیرکانیه می خواند. ابن خلدون آن را بحر تبرستان می نامد. برای آگاهی بیش تر می توانید به تارنمای ورگ به نشانی زیر نگاه کنید: http://www.varg.ir/archives/2005/09/post_9.php
آمل
نام آمل از نام یک دختر زیبای مازندرانی به نام آمله گرفته شده است. می گویند پادشاه بلخ که عاشق آمله بود، پس از سال ها کوشش سرانجام به وصال خود رسید و در محل کنونی آمل قصر بزرگی برای وی ساخت که بعدها به شهر بزرگی تبدیل شد. به روایتی دیگر نام آمل از نام قوم باستانی آمردان که در مازندران می زیستند گرفته شده است. نام آمل شانزده بار در شاهنامه آمده است. فردوسى بزرگ، آن گاه که از بیداد سلطان محمود غزنوی، جلاى وطن کرد به آمل نزد پادشاهان آل باوند و آل زیار پناه برد
آستارا
در گذشته چون در منطقه آستار مرداب ها و باتلاق های زیادی بود، کاروان هایی که از آن جا می گذشتند بسیار آهسته و با احتیاط باید از آن منطقه می گذشتند, و آن منطقه را آسته رو یا آهسته رو می خواندند, که کم کم به آستارا تبدیل شد
انزلی
چند روایت درباره نام انزلی:?- انزلی برگرفته از کلمه انزلیج یعنی اسکله ی پهلو گرفتن کشتی ها. ?- برگرفته از نام قوم انزان که در گذشته در ساحل دریای مازندران می زیستند. ?- انزل و یا انگر که به معنی لنگر است. ?- چون کادوسیان, یعنی ساکنان بومی گیلان با پارسیان متحد شدند, به این مناسبت این محل را انشان یا انزان که خاستگاه پارسیان بود نامیدند. در سال ???? نام شهر را به پهلوی تغییر دادند و در سال ???? دوباره به انزلی تغییر یافت.
بابل
بابل در گذشته های دور به سبب وجود آتشکده میترا "ما میتر" و به گویش بومیان "مه میترا" یعنی جایگاه میترای بزرگ نامیده می شد. عرب ها آن را مامطیر می نامیدند. بابل به علت قرار داشتن در میان دو شهر بزرگ آمل و ساری و گسترش بازارها و روابط تجاری به بارفروش تغییر نام یافت. در سال ???? خورشیدی به بابل تغییر نام یافت. که برگرفته از نام بابلرود است. نام بابل از دو بخش "با" یعنی آب یا مایعات و "بل" یعنی فراوان تشکیل می شود که در مجموع به معنای آب فراوان است
بابلسر
نام قدیم آن مشهدسر بوده است. این نام از آن رو بر این شهر نهاده شده بود که مردم گیلان و غرب مازندران برای سفر به مشهد از این شهر می گذشتند. بعدها به دلیل نزدیکی به شهر بابل و بابلرود به بابلسر تغییر نام یافت.
بهشهر
بهشهر نامی است که نزدیک به 7? سال پیش به این شهر داده شده است. در آغاز به علت فراوانی گورخر وحشی در این منطقه خرگوران نامیده می شد. مدتی هم نامیه، کبود جامه، و تمیشه نامیده می شد. شاه عباس صفوی چون مادرش از بهشهر بود شهر را اشرف یا اشرف البلاد نام گذاری کرد.
تنکابن (شهسوار)
تنکا نام قلعه ای بود در منطقه و چون شهر در پای این قلعه ساخته شد آنرا تنکابن (بن یعنی پای, زیر) نامیدند. در سال ???? نام شهر را به شهسوار تغییر دادند. پس از انقلاب دوباره به تنکابن تغییر یافت. تنکابن یا شهسوار شاید تنها شهر در ایران باشد که از هر دو تا نامش از سوی خود اهالی و یا دیگر ایرانیان استفاده می شود
رامسر
نام قدیم رامسر سخت سر بود. منطقه ی میان تنکابن (شهسوار) و رودسر که شهر رامسر بین آن ها قرار دارد از مناطقی است که هیچ کدام از مهاجمان بیگانه, از اسکندر گرفته تا عرب ها و ترک ها و مغول ها نتوانستند آن را به تصرف کامل خود درآورند. از این رو همه ی این منطقه و مردمانش را که در مقابل زورگویان و مهاجمان مقاومت و سرسختی بسیار نشان می دادند سخت سر می نامیدند. بعدها به بزرگ ترین دهی که در منطقه بود (در محل رامسر کنونی) سخت سر می گفتند. در سال ???? نام شهر از سخت سر به رامسر تغییر یافت.
رشت
نام قدیم رشت دارالمرز بود. نمیدانم از کی به رشت تغییر یافت. روایتی است که چون این شهر یکی از مراکز بزرگ ابریشم ریسی بود نام رشت که مشتق از ریسیدن و رشتن است روی آن گذاشته شد. به روایتی دیگر کلمه رشت از دوبخش "رش" یا وارش که به معنی باران ریز است و پسوند "ت" که تداوم را می رساند تشکیل شده است, و مجموع آن می شود شهر باران های همیشگی. به عقیده دهخدا کلمه رشت به حساب ابجد سال ??? هجری می شود و چون شهر در این سال ساخته شده است، آن را رشت نامیدند
رودسر
رودسر از شهرهای باستانی ایران است و در دوران باستان کوتم نامیده می شد. عرب ها آن را هوسم می نامیدند. نزدیک به پانصد سال پیش نام شهر به رودسر (کنار رود) تغییر یافت
ساری
به گفته ابن اسفندیار فرخان بزرگ که از اسپهبدان مازندران بود, و در سده ی نخست هجری می زیسته, این شهر را به نام فرزندش سارویه ساخته است. ساری از شهرهای باستانی مازندران است. بناى شهر را به توس پسر نوذر نسبت می دهند. آرامگاه ایرج، سلم و تور، فرزندان فریدون را در ساری یاد کرده اند. منوچهر، شاه پیشدادی به خون خواهی پدر خود ایرج عموهایش سلم و تور را کشت و آنان را در کنار آرامگاه پدرش در ساری دفن کرد.
صومعه سرا
اسم این شهر برگرفته از عارف بزرگ قرن چهارم و پنجم هجری شیخ عبدالله صومعه ای می دانند که امروزه مزارش در اول جاده صومعه سرا ـ فومن قرار گرفته است. برخی بر این باورند که چون در گذشته های دور در این منطقه گلی به نام (صومعه) وجود داشته و اسم آن از آن جا برگرفته شده است. از آن جا که در زبان گیلکى صومعه سرا را " سوماسرا" تلفظ مى کنند، و با توجه به معنى کلمه "سوما" که زاهد و بى ریا معنى مى دهد، گروهى این مساله را دلیل نام گذارى این منطقه می دانند. و البته قرار گرفتن تعداد قابل توجهى امام زاده و مسجد در این منطقه نیز از نکات قابل اشاره در نام گذارى این شهرستان است. (این مطلب تماما از وبلاگ سوما است که نشانی آن در پایین آورده می شود) http://www.sooma.blogfa.com
لاهیجان
لاهیجان: یعنی شهر ابریشم . دکتر بهرام فره وشی استاد زبان های باستانی می نویسد : لاه در پارسی میانه به ابریشم اطلاق می شده و در برهان قاطع لاه به معنی پارچه ابریشمی سرخ آمده است. لاهیگان که لاهیجان شده یعنی محلی که در آن جا ابریشم به دست می آید.
لنگرود
لنگرود که در قدیم بندری آباد بود و چون در رودخانه اش کشتی ها و قایق ها لنگر می انداختند، نام "لنگر رود" و بعدها لنگرود را به خود گرفت