87/12/30
6:50 ص
حسین بر یکی از تیره های ریگی می باشد و از 3 تیره بزرگ و 32 زیر مجموعه تشکیل گردیده است که مهمترین تیره های آن عبارتنداز:
1- نتوزهی (نتو)
2- گنگوزهی (گنگو)
3- حسین بر (میرحسین)
که فرزندان میر حسن میباشند و به علت این که در منطقه ریگستان ماشکید زندگی می کردند به ریگی مشهور هستند. فرزندان میرحسین درمناطق جالق، گشت ، نسکند، آشار و کارچان و مناطق دیگری از سرباز و زابل، جعفرآباد، جزینک، میانکنگی، میرجاوه، لادیز نازیل و گزو پراکنده شده اند. در گشت به شهرت حسین بر، در زابل به ریگی و ریگی جلایی در مناطق سرباز به کمال زهی، افضل زهی, شهدادزهی، دلمراد زهی، ملازهی و بزرگزاده ،معروف هستند. در میرجاوه به ریگی و در بزمان و دلگان به هوت حسین بر و بامری حسین بر و حسین بر و درجالق به ریگی معروف هستند. در گشت میر هانزهی (حاجی لعل محمد)، محتاج زهی (دین محمدگمی)، بهرامزهی(حاجی نورمحمد و میرعثمان ، میرین زهی (حاجی ملک) از مهمترین تیره های حسین بر می باشند.
در گشت علاوه از نوادگان میر حسین گروهی از تیره های گمشادزهی که سالیان دراز در گشت زندگی می کنند به شهرت حسین بر معروف هستند از جمله ریئس محمد زهی (مولوی محمد لشکر خان)، شهمرزهی (صابخان حاجی مراد)، حسن زهی (شهمیر خدابخش) می باشند. بسیاری از افراد کم زاد هم به شهرت حسین بر مشهور می باشند و قلیلی از مردم روستا که اول فامیل آنها حسین بر بوده است بعد تغییر داده اند من الجمله اعتمادی و مسلم پور که در اصل هیدوچی می باشند, پور حسینی و حسین پور پیمان می باشند.
87/12/30
6:31 ص
تعصب نژادى چنان در بین بلوچها ریشه دوانیده است که خوشنامى و یا بدنامى، پیروزى و یا شکست، صواب یا خطاى فرد در امور گوناگون، پیش از اینکه براى خودش افتخار و سربلندى و یا برعکس موجب سرافکندگى و شرمسارى گردد، مؤثر دروجه ذاتش است و در کارنامه خانوادگى ذات ثبت مىشود.
فرودستان جامعه براى حفظ خود در شرایط دشوار زندگى مجبورند که به یکى از ذاتهاى بالا وابسته شوند تا تحت چتر حمایت آنان قرار گیرند. از دیگر ویژگیهاى ذات، برابرى و برادرى به عنوان یک اصل پذیرفته شده است.
در بلوچستان تمام افراد یک ذات، یکسان و برابرند و کسى را بر دیگرى رجحان و برترى نیست، مگر در مواردى که فرد یا افرادى در کسب وجهایى، مقبول براى ذات بکوشند و یا باعث از بین رفتن آبرو و حیثیت ذات خود شوند، در این صورت دسته نخست مورد احترام و گروه دوم مورد نفرت و انزجار ذات خویش قرار مىگیرند.
ازدواج در بین ذاتها درون گروهى است، و ممکن است ذاتهاى برتر نیز با یکدیگر ازدواج بکنند. ذاتهاى پائین جامعه شامل غلامان، دَرزاده ها، استاها مىباشند، ذاتهاى بالاتر مىتوانند از ذاتهاى پایینتر نیز زن بگیرند اما بالعکس آن ازمحالات است.
انسجام درونى ذاتى نتیجه مهمى در بر دارد و آن اتحاد و انسجام کلى ذات است. این اتحاد به حدى محکم و قوى است که اگر اختلافى در درون ذات رخ دهد، بیگانگان حق دخالت و اظهار نظر ندارند.
مسأله مهم دیگرى که باید به آن اشاره کرد، این است که هیچ یک از ذاتها خود را از دیگران کمتر نمىدانند و هر ذات براى خود اصل و نسبى بالاتر از سایرین قائل است. نتیجه این خودخواهیها چیزى جز کینه توزى و جنگهاى «بین ذاتى»یاطایفه ای نیست که اتحاد و انسجام درچنین جامعهاى دور از انتظار است.
درگیری های طایفه ای و از بین بردن یکدیگر باهروسیله ای ،سنتی است که ریشه درجهالتهای ماقبل تاریخ داردوامروزه نیزبلوچستان بستری برای بزرگداشت این رسم جاهلی وعامل تباهی بلوچ وسکون اودردنیای متمدن قرن بیست ویکم است.
در زمینه تیره هاى نژادى و قومى مختلفى که اکنون در بلوچستان متوطن شدهاند، و جایگاه اجتماعى آنان در میان سایر اقوام ، چگونگى ادغام یا عدم ادغام آنان با سایرین، منابع موثقی وجودندارد.
از چرایى و چگونى مهاجرت اکثر اقوام بدین خطّه، و سرنوشت آنان در اینجا، اطلاعات جامعى در دست نیست، آنچه هست در قصههاست که صحت و سقم آنها سخت مورد تردید است.
این نکته قابل توجه است که در بلوچستان بسیارى از طایفهها ایرانى الاصل نیستند، مثلاً مىگویند موطن اصلى طایفه «رئیسى ها» مصر بوده است، یا «هوتها» از اعراب یمن و «رندها» از سوریه، «دَرزادهها» از آفریقا، «شیخزادهها» از جنوب قندهار افغانستان «بلیدهایها» و قوم «بَرّ» از مسقط و عمان و«بارکزیی ها» ازافغانستان به بلوچستان آمدهاند.
شناخت بلوچ اصیل ازبین این همه گروه های قومی مشکل می نماید، اما اتحاد بلوچها فارغ از نسب و ریشه که دارای لباس ، زبان ، فرهنگ و... مشترک هستند برای برون رفت از جهان ششم ضروری می نماید.