خطاهای معلمی

·        بی نشاطی یا کم نشاطی چهره ورودی

·        عبوسانه و بدون لبخند وارد شدن

·        با عجله وارد شدن

·        حضور و غیاب ندایی ، اسامی تک تک فراگیران را خواندن

·        صرف وقت زیاد در مورد مناسبت ها

·        عدم اجرای ارزشیابی تشخیصی

·        عدم پوشش دهی همه ی فراگیران در هنگام ارزشیابی تشخیصی

در هنگام ارزشیابی تشخیصی از یکی دو نفر بیشتر سوال نمی پرسند

·        عدم پوشش دهی همه ی مطالب درسی در هنگام ارزشیابی تشخیصی

·        عدم ارتباط سوالات ارزشیابی تشخیصی بادرس جدید

·        سوالات ارزشیابی تشخیصی را فقط به درس قبلی اختصاص می دهند

·        ارزشیابی تشخیصی را به صورت گروهی به عمل می آورند ، آنگاه پاسخ ها را جمع آوری کرده و کنار می گذارند .( در واقع این معلم ارزشیابی تشخیصی به عمل نیاورده است. زیرا پس از اجرای ارزشیابی ، بازخوردی دیده نمی شود .)

·        عدم ارتباط مهارت آماده سازی با موضوع درس جدید

·        صرف وقت زیاد در مورد آماده سازی

·        طرح سوال نابجا : « جلسه ی قبل تا کجا درس دادیم ؟» این سوال بیانگر ناآگاهی معلم در مورد روند تدریس است .

·        استفاده از شیوه های تدریس یکنواخت و غیرفعال ( عمدتا ً روش سخنرانی و توضیحی )

·        به ظاهر اجرای شیوه ی فعال ( در عمل عدم اجرای الگوی فعال و نوین )

·        اجرای ناقص الگوهای فعال و نوین تدریس

·        عدم تسلط بر مطالب درسی

·        جمع بندی توسط معلم، در ابتدای اجرای این مهارت

·        خلاصه ی درس ، قبل از زمان جمع بندی نصب شده است

·        پس از جمع بندی توسط فراگیران ، عدم ارائه ی مطالب تکمیلی و اضافی توسط معلم

·        عدم تناسب منابع معرفی شده باسن فراگیران

·        تعیین تکلیف به صورت گروهی در خارج از مدرسه

·        تاکید بیش از حد به هدف دینی و اخلاقی

·        عدم ارتباط هدف دینی و اخلاقی با موضع درس

·        در دست گرفتن برگه ی طرح درس

·        صدای پایین معلم

·        بیش از حد بلند بودن صدای معلم

·        صدای یکنواخت

·        بی نشاطی و بی شادابی کلامی ( وارفتگی کلامی)

·        تکیه ی کلام داشتن مانند بچه ها ، بچه ها

·        بیش از حد سخن گفتن معلم

·        عدم تحرک و جابه جا یی معلم در کلاس

·        یک جا ثابت ایستادن

·        شکل ایستادن نامتعادل : افتادن روی میز – دست ها را پشت بدن گذاشتن ...

·        تکیه ی غیرکلامی ، برای مثال مرتب ساعت را نگاه کردن

·        در هنگام سرکشی و نظارت به گروه ها ، حرف زدن معلم با اعضای گروه

·        فرصت کم دادن به فراگیران در هنگام فعالیت های گروهی

·        در هنگام فعالیت گروهی ، نوشتن مطالب هر گروهی توسط معلم

·        عدم توضیحات تکمیلی معلم پس ار ارائه ی فعالیت های گروهی

·        نام گذاری گروه ها با اسامی نامربوط با موضوع درس

·        عدم سرکشی و نظارت معلم به فراگیران در هنگام بحث و تبادل نظر گروهی آنان

·        فرصت ندادن به فراگیران جهت فکر کردن

·        مدل و شیوه ی نشتن فراگیران به سبک سنتی و به صورت ستونی و پشت سر هم نشتن

·        مدل و شیوه ی نشستن فراگیران به صورت پشت به تماشاچیان و مدعوین

·        در هنگام طرح سوال معلم ، به صورت همگانی (همهمه ای) پاسخ دادن فراگیران

·        در هنگام حرف زدن فراگیران ، تذکر مستقیم معلم به آنان (درقدم اول)

·        مقایسه ی فراگیران با یکدیگر ( شما می توانید مثل فلانی باشید

·        تلقین (القای ) منفی به فراگیران مانند « بچه ها ، خیلی خسته شدید ! »

·        عدم تنوع در تشویق ها ( کلیشه ای بودن تشویق ها)

·        عدم استفاده از تابلو ، در ضمن تدریس

·        اشتباه نویسی مطالب روی تابلو ، برای مثال « آمن» به جای « آهن»

·        بی نظم نوشتن مطالب روی تابلو

·        عدم سنخیت مسائل آموزشی با موضوع درسی

·        زمان استفاده از رسانه ی آموزشی تمام شده است اما آن وسیله هنوز در صحنه دیده می شود

·        یکسان بودن رنگ زمینه با رسانه . برای نمونه ، رنگ تابلو سبز ، گچ رنگی نیز سبز یا رنگ مشابه آن!

·        ذکر جملات و عبارات منفی به جای جملات مثبت. برای مثال :« بچه ها تنبلی را کنار بگذارید.»

·        معلم فعالیتی را به فراگیران توصیه می کند اما در واقع آن فعالیت در کلاس انجام نمی گیرد . مثال: معلم خطاب به گروه ها بیان می کند که « با یکدیگر مشورت کنید » اما در گروه ها مشورت و تبادل نظری صورت نمی گیرد

·        اعتماد به نفس و خودباوری کم

·        وقت اضافی داشتن ( عدم استفاده کامل از زمان تدریس)